سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشت در دشت هموار می روید و نه در سنگلاخ ؛ همین گونه حکمت در دل [امام کاظم علیه السلام]
سرچشمه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

      سوره انعام ایات 140 و 144

قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ (140) 

به یقین آنها که فرزندان خود را از روى جهل و نادانى کشتند، گرفتار خسران شدند؛ [زیرا] آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحریم کردند؛ و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و [هرگز] هدایت نیافته بودند.  «140»

وَمِنَ الإِبْلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأُنثَیَیْنِ أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاکُمُ اللّهُ بِهَـذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (144)

 و از شتر یک جفت‏، و از گاو هم یک جفت [براى شما آفرید]؛ بگو: (کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است‏؟ نرها یا ماده‏ها را؟ یا آنچه را شکم ماده‏ها دربرگرفته‏؟ یا هنگامى که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه [بر این تحریم‏] بودید؟! پس چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مى‏بندد ، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمى‏کند)  «144» 

 

       واژگان آیات

خسر : زیان کردن ، زیانکاری ، زیان ، باخت ، گمراه شدن ، هلاک شدن

سفه : بی خردی ، بد خویی ، گستاخی ، خود سری ، جهل ، بی صبری

فتر :  فتور ، سستی

ظلم : ستم کردن ، تاریکی

در اثناء بحث دوم پیروی از جهل باز هم به ویژگیهایی از جاهلان و تبعیت کنندگان از هوای نفس خواهیم رسید و در خلال گفتارمان خواهیم گفت ، از این تبعیت در ایه 140 اشاره می کند که تحقیقا این چنین است که از زیانکاران و یا گمراهان و یا هلاک شوندگان هستند به ترجمه لغات توجه کنیم به کسانی که فرزندان خود را می کشند .

وقتی به عمق این گفتار نگاه می کنیم و علاقمندی پدرو مادر را نسبت به اولاد را می سنجیم به واقع متوجه خواهیم شد که وقتی خداوند چشم هدایت خویش را از کسی دریغ کند چگونه این انسان درنده خو میگردد تا جایی که پاره تن خویش را زنده زنده به گور می نماید آنهم برای فخر در جامعه جاهلیت ! آیا ظلمی بالاتر از این و جهالتی بزرگتر و عظیم تر از پیروی هوای نفس میتوان متصور شد ؟ که انسان این چنین چشمانش کور و دلش مهر خورده باشد ؟ که حتی ساده ترین محبت خداوندی یعنی مهر فرزندی را لمس نکند ؟! از آیه چنین بر میاید که ظالمین را بر نفس خویش هیچ هدایتی نیست و پایان این جهالت جزء خسارت دنیا و آخرت چیز دیگری را به ارمغان نخواهد آورد .

در جامعه امروزی هر چند فرزندان خویش را مانند دوران جاهلیت با دست خویش به خاک نمی سپارند اما غفلت از حصار و دژ مجکم خانواده و فراموشی فرزندان و یله و رها کردن این سرمایه های گرانقدر خویش غیر از کاری است که در زمان جاهلیت انجام می پذیرفته ؟؟؟

آیا زنده به گور کردن فرزندان غیر از این است که رنگ دیگری به خود گرفته ؟و در انبوهی از سیاهی و ظلمت و تاریکی که در جامعه وجود دارد رها شده است ؟آیا این نوع خانواده دفن فرزندان خویش را در این بیغوله زار شاهد نیستند ؟

واقعا اگر بخواهیم میزان عقب ماندگی ملتی را نشان بدهیم این تمثیل ایا بهترین تمثیل قرآن از زنده بگور کردن فرزندان نیست ؟و ایا به همین بسنده شده ؟ و قانون خدا زیر پا نمانده است  و حلال خدا حرام و حرام خدا حلال نشده است ؟ و ایا این عمل در جامعه ما اتفاق نمی افتد ؟

این دلیل روشنی بر جهالت انسانها در طول تاریخ است که هرگز مورد بخشش خداوند واقع نمی شود و هدایتی هم در کار نیست .

می گویند برای ادعای تحریم و یا حلال بودن حیوانات سه حکم باید رعایت شود

1- اینکه مشخصا به کسی وحی نازل شده باشه که این فقط مخصوص معصومین هست

2- شخص نزد معصوم بوده و ایشان را درک کرده باشد و خود شاهد بوده باشد

3- و یا باید گواهی عقلی بر آن باشد

در آیه هست که وقتی که پرسیده شود از آنها که نه دلیل عقلی دارند و نه نقلی پس باید افترا بگویند به پیامبر که نزد پیامبر بودن در چنین مواقعی است که دروغ بر پیامبر می زنند و چنین کسانی ستمکارند . دروغ بستن به خدا از بزرگترین ستم هایی است که می شود یاد آوری کرد زیرا هم به مقام خالق ستم شده و هم به مقام مخلوق .

قباحت این بهتان و افترا چون به آن علم ندارند با توجه به اینکه خودشان آنرا کاری ساده می پندارند  در نزد خدا بسیار بزرگ می باشد .

فراموش کردن خدا نیز از دیگر خصوصیات این دسته می باشد که دلائل به روشنی بر آنان وارد می شود اما آنان با معلومات اندک و کم خود را  نسبت به علم خداوند ترجیح می دهند .

از دیگر ویژگیهای آنان هوس هست که تنها معبود آنان است و با توجه به علمی که دارند خداوند بر گوش و دل آنان مهر زده و بر دیدگانشان پرده نهاده است .

در چنین شرایطی جز خدا چه کسی میتواند به آنان کمک کند ؟

خصوصیات دیگری نیز میتوان به فراوانی ایات نام برد که به همین اندازه بسنده میکنیم  خداوند به کرمش قبول کند انشالله



مرزلن ::: سه شنبه 85/11/24::: ساعت 10:42 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ